سبا جونم 10 ماهگیت مبارک باشه
امروز 27 مرداد 93 است و سباجون 10 ماهگیش پایان یافت و وارد 11 ماهگیش شد
در حالیکه چندروزی میشه که دندان سومش (نیش بالا سمت چپ ) مثل یک صدف بیرون زده . و از همه جالبتر اینکه برای چندین ثانیه گاهی بیشتر از 10 ثاتیه روی پاهاش می ایسته و ما خیلی هیجان زده میشیم .
از کارهای مورد علاقه سبا جون در این ماه :
1- کشیدن کشوی کمد لباس هاش و ریختنشون روی زمین
2- موتور سواری و هل دادن موتور داداشی : موقع هل دادن کلی هم ذوق میکنه و وقتی به انتهای اتاق میرسه ابراز ناراحتی میکنه و به ما میفهمونه که دوباره میخوام هل بدم تا ما جهت موتور را عوض کنیم
3- استخوان وقتی دستش میدم انقدر دوست داره که دیگه نمیشه ازش بگیریم ( میکشه روی لثه و دندانش را بهش فشار میده / خیلی بهتر از دندونی است
4- نان خوردن
5- بغلش کنیم باهاش برقصیم و بندازیمش رو هوا .خودش هم وقتی اهنگ تلویزیون و .. میشنوه سرش را تند تند مچرخونه یا با دستاش دسن میزنه اگر ایستاده باشه پاهاش را تند تند میکوبه
6- داداش صدرا باهاش قایم موشک بازی کنه و یکهویی بیاد بیرون و داد بزنه داللی . سبا هم غش میکنه از خنده
7- یک جوجه اردک زرد داره که با اون جوجه با سباجون حرف میزنم و بعدش ذوق میکنه و میایدبه طرفش تا بگیرتش
8- عاشق حیاط و بیرون شئه . تا در خونه باز میشه به سرعت برق وباد چهاردست و پا خودش را میرسونه و از پله میره بالابسمت من میگیره تا بهم بده
9- وقتی بهش میگم سبا جون بده مامان هر چی دستش باشه .به سمت من میگیره کاملا منظورم را میفهمه
10 - وقتی بهش میگم به به میخایم بخوریم میفهمه وقت خوردن است و تکرار میکنه و میگه به به . اگر بهش بگم آب میخوری ساکت میشه و منتظر میشه لیوانش را بیارم .
11- کلمه مامان را قشنگ تلفظ میکنه و گاهی بابا و دادا میگه .
12-بهش که میگم بای بای کن خیلی خوشگل مچ دستش را میچرخونه.
فعلن بای