سبا سادات مالدارسبا سادات مالدار، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

سبا خانوم خوش اومدی

سبا خانوم و سه ماه اول تولدش

سلام دخترم    خانوم خانوما هر کس برای دیدن شما میامد میگفت چقدر ناز داره این دختر   حسابی تو دل بابا مهدی خودت را جاکردی  . زمان داداش صدرا  انقدر بهم کمک نمیکرد ولی سر شما کمکم بود شما از روز 11 ام تولدت کولیک داشتی و تقریبا 2 ماه و نیم طول کشید . ریفلاکس شدید هم داشتی و عاقبت در چهل روزگیت سونوگرافی معده انجام دادیم و بعدش دکترت امپرازول و شربت رانیتیدین برات نوشت .با خوردن داروهات روز بروز بهتر شدی . از عصر تا 12 و گاهی تا یک شب شما گریه میکردی و ما به همه راهها متوسل میشدیم تا آروم بشی. از موتزارت و صدای سشوار و جاروبرقی و ننو کردنت و ..... گاهی بابایی بغل میکرد و دور اتاق می دوید تا اروم...
7 مرداد 1394

تولد دخملم مهر93

  سلام دخملم   27مهر 93 ساعت 5 بعدازظهر در بیمارستان چمران به این جهان چشم گشودی . تولدت مبارک عزیز دلم . دکترت خانوم دکتر ترانه مغازه بود ، که رییس بخش بود و حسابی تعریفشو شنیده بودم . خدا روشکر زایمان خوبی داشتم  البته کمی در موقع زایمان از داروی بیهوشی کلافه شده بودم و ماسک روی بینی ام را  میخواستم بردارم ودستهامو هم بسته بودن که با التماس یکیش را باز کردند تا روز 10 ام تولدت اسمت را انتخاب نکرده بودیم . بالاخره اسم شما سبا سادات شد .  تا با داداش امیر صدرا ی گلت بیاد. پرستارت عاشقت شده بود و علیرغم اینکه این بیمارستان نباید نوزاد را بشورند شما را شسته بود و میگفت این دس...
6 تير 1394
1